روزی که در امرداد ماه با ما تماس گرفتند و برای حضور در جشنوارهی توسعه و عدالت آموزشی دعوت کردند، خوشحال شدیم که جمعی از دوستان همت کردهاند و کنفرانسی با چنین موضوعی برگزار میکنند. هرچند دو بار عقب افتادن زمان برگزاری نشان دهندهی عدم حمایت کافی نهادهای مسئول در این زمینه بود و ما همواره به مسئولان جشنواره نقد داشتیم که چرا کنفرانسی این چنینی را انقدر دولتی برگزار میکنند و جای نهادهای اجتماعی و مدنی را در سیاستگذاریها و برنامهریزیها، در حد حضور در نمایشگاه جانبی در نظر گرفتهاند.
با این حال نفس برنامه را مبارک میدانستیم و از هیچ کمکی دریغ نکردیم. امروز صبح اما از آنچه پیش آمد دلخور شدیم. داستان از این قرار بود که بر پایهی چیدمان اتفاقی ستاد برگزاری از قضا مکان غرفهی ما، درست در برابر در ورودی سالن و در معرض دید همگان قرار داشت. اما گویا شورای عالی آموزش و پرورش، دست روی آن گذاشته و آن طور که ما غیر رسمی شنیدیم، شرط حضورش را داشتن آن غرفه اعلام کرده است. ستاد برگزاری هم پذیرفته و غرفه را از ما گرفته و در جای دیگری از نمایشگاه افتادهایم.
غر نمیزنیم، تنها ماندهایم که این کجایش توسعه است، کجایش عدالت است. تا اینجای کار همواره از سوی دوستان ستاد برگزاری، جز همکاری و تلاش برای بهتر شدن محتوا و فضای کنفرانس ندیدهایم، اما این مورد دلخورمان کرد. دلخور شدیم که شنیدیم شورای عالی آموزش و پرورش که باید از چنین برنامههایی پشتیبانی کند، حضورش را مشروط این چنینی کرده است. این نشان میدهد نهادهای دولتی هنوز در کشور ما، بیشتر خود را صاحب و مالک میدانند تا خدمتگذار و سرویس دهنده. امیدواریم که منابع غیررسمی ما نادرست بوده باشند.
از فردا کنفرانس آغاز میشود و ما غرفهیمان را چیدهایم. منتظرتان هستیم، یک نوشیدنی مهمان ما شوید.